عيد شهيدان



"شهادت" را بايد عيد "وصل" دانست و "شهيدان" را "واصلان" ناميد.
شهادت، نزديك‌ترين راه براي طي مسير كمال و حضور در محفل جانان است، و شهيدان در اين محفل جاودان شراب وصال از دست يار مي‌گيرند و لذت قرب و حضور درك مي‌كنند و از رزق و روزي‌هاي خاص حضرت محبوب بهره‌ها دارند.
اين مقام و بهره وري از رزق الهي، در متن قرآن و با سخن وحي اين گونه بيان شده است: "هرگز مپنداريد شهيدان مرده اند، كه زنده به حيات ابدي‌اند و در نزد خدا از رزق خاص برخوردارند".
و راستي چقدر فاصله است بين اين "حقيقت" و آنچه در تصور برخي از افراد درباره شهيدان تثبيت شده است و به همين دليل است علت اين كلام الهي كه مي‌فرمايد: "شما مردم از درك و فهم زنده بودن شهيدان عاجزيد."
حيات شهيدان، در جوار حضرت معشوق و رزق و روزي آنان در ضيافتگاه حضرت محبوب و با درك لذت حضور و صرف شراب طهور و مشاهده جلوه‌هاي نور مي‌باشد.
اگر تراوشات قلم حضرت امام خميني بر اوراق را مرور كنيم و زيبايي‌هاي تعابير و واژه‌هاي آن را در لابلاي سطور به تفكر گذاريم، در مي‌يابيم كه آن پيشواي بزرگ الهي كه خود در مقامات عشق و عرفان و قرب و وصل قرار داشت و لذت انس و حضور را در عالي‌ترين مراتب درك كرده بود، شهادت را براي شهيدان عيد وصال مي‌دانند و شهيدان را واصلان به درگاه حضرت معبود مي‌نامند.
تعابير و عبارات زيباي امام خميني در اين باره فراوان هستند و ما در روزهاي پاياني سال كه سخن از عيد و بهار است، برخي را درباره عيد و بهار شهيدان برمي گزينيم و به تعمق و درس و پيام گيري در مي‌آوريم. باشد كه خداوند متعال ما را نيز با "شهادت" ببرد و با صف شهيدان در محفل قرب خويش در آورد.
* * *
* اينجانب به ملت ايران براي داشتن چنين جوانان برومند و متعهد و فداكاري كه نظير آنان را در جهان سراغ ندارم و تاريخ هم نشان نداده است تبريك و تهنيت عرض مي‏كنم؛ و به اسلام بزرگ براي داشتن اين جانبازان در راه حق، كه براي اسلام و ميهن اسلامي خود از همه چيز خويش مي‏گذرند، تبريك تقديم مي‏كنم؛ كه اينان نه تنها ايران را در جهان و نسل‏هاي آينده آبرو دادند. كه اسلام بزرگ، كه با تعليمات و الهامات خود چنين تحول بزرگي را به وجود آورده است، سرافراز نمودند. امروز همه از تصوير اين صحنه‏هاي معنوي - انساني عاجزند. و اينجانب كه به نويسندگان و گويندگان و تحليلگران و هنرمندان و نقاشان و همه و همه پيشنهاد مي‏كنم... آنچه در توان دارند در طبق اخلاص گذاشته و تقديم اين سلحشوران عظمت‏آفرين و ملت ايران و اسلام بزرگ نمايند، براي آن است كه به گوشه‏اي از وظيفه اسلامي، انساني، ملي، ميهني، هرچند كوچك خود عمل نمايند، والا خداوند شكور است كه نام اين عظمت آفرينان را در اين جهان بلند و مقامشان را در ملكوت اعلي به نمايش مي‏گذارد مگر نه آن است كه اينان صداي اسلام را به اقصي نقاط عالم رسانده و عظمت آن را در سطح عالم خاكي جلوه‏گر ساخته‏اند؟ قدرداني از اين عمل بزرگ جز به مشيت ذات مقدس او جل و علا ميسر نيست.
چنانچه ما خاكيان ناتوان از عهده تعظيم و تقدير مادران بزرگواري كه در دامن خود اين جوانان متعهد را پرورانده‏اند و پدران سلحشوري كه در پناه خويش آنان را به جواني رسانده‏اند و همسران غمخواري كه در كنار آنان به سر برده‏اند و اكنون با روي گشاده به ميدان نبرد و دفاع از حق مي‏فرستند مي‏باشيم؛ و اين نيز در عهده آفريدگار منان است...
اينك كلمه‏اي نصيحت‏آموز با جوانان عزيزي كه در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها براي اقامه عدل الهي فداكاري مي‏كنند، و عزيزاني كه به نحوي براي هدف الهي آسيب ديده‏اند، و بازماندگان شهداي معظم كه در راه قرآن كريم به شهادت، بزرگترين فيض‏الهي رسيده‏اند، و به پدران و مادران و همسران و نزديكان شهداي زنده، و به كساني كه در پشت جبهه‏ها به نحوي كمك به برادران مدافع خود مي‏كنند. توجه كنيد كه غرور پيروزيها و شهرتها و جوانمرديها در قلب شما رخنه نكند، كه اين مرض نفساني از دامهاي شيطان است كه بندگان خدا را از توجه به او باز مي‏دارد، و از مكايد نفس اماره بالسو است كه انسانها را به شرك و عبوديت بتها، و خصوص مادر بتها، كه بت نفس است، مي‏كشاند. زنهار كه جز او را جل و علا، كه ولي نصر است و هيچ نصري جز از او نيست، موثر بدانيد كه ما رميت اذ رميت و لكن‌الله رمي هرچه داريد و داريم و دارند از اوست و"ما عدم‏هاييم، هستي‏ها نما"
بارالها، ما ضعيف و ناتوانيم، تو به فضل خود ما را از شرك جلي و خفي حفظ فرما؛ و از تبعيت هواهاي نفساني، كه خود شرك است، نجات مرحمت فرما؛ و به حقيقت توحيد و يكتاپرستي و يكتاخواهي هدايت فرما؛ و اسلام، اين دين توحيد و يكتاپرستي و يكتاخواهي، را در سراسر جهان پرتوافكن نما، و بيرقهاي كفر و شرك و نفاق را سرنگون فرما؛ و مسلمين را به وظايف اسلامي - انساني خويش هدايت كن؛ و بلاد مسلمين و مستضعفين را از شر مستكبرين و جهانخواران محفوظ دار؛ و شهداي راه حق را از عصر آدم صفي‏الله تا عصر پيامبر خاتم، صلي‏الله عليه و آله و سلم، و تاكنون و تا عصر بقيه‏الله، ارواحنا فداه، از رحمتهاي واسعه و جلوه‏هاي خاص خود بهره‏مند فرما؛ و شهداي عزيز ايران را كه براي اسلام و ميهن اسلامي سرافرازيها آفريدند با شهداي صدر اسلام محشور فرما؛ و به بازماندگان آنان، پدران و مادران و همسران متعهدشان، صبر و اجر و پايداري عنايت فرما؛ و به اسراي ما سلامت عنايت كن؛ و هرچه زودتر اين بزرگان اسلام و افتخارآفرينان كشور اسلامي ايران را به ميهن اسلامي‏شان بازگردان؛ و به جانبازان، اين شهداي زنده، شفا مرحمت فرما و در خيل شهدا محشورشان نما؛ و به نزديكان، خصوصا مادران و پدران و همسرانشان، صبر و اجر مرحمت فرما؛ و به رزمندگان در راه اسلام و دفاع از كشور اسلامي، كه با كوششهاي جانفرساي خود دشمنان اسلام را منكوب و مخذول نمودند و دست آنان را از تجاوز و جنايت و خيانت به كشور قطع كردند، قدرت و سلامت و عظمت مرحمت فرما، و آنان را از مجاهدان در راه خدا قرار بده. (صحيفه امام، ج 18، ص 149- 147)
* اگر جهاد في سبيل‏الله و دفاع از حريم قرآن كريم و اسلام عزيز و ميهن اسلامي تا مرز شهادت وظيفه‏اي الهي و آرماني انساني است، بحمدالله تعالي ملت عظيم‏الشان متعهد ايران از طبقات و قشرهاي گوناگون، زن و مرد و كبير و صغير، اين وظيفه را در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها بطور شايسته ايفا نموده‏اند و با شهادت و فداكاري از ارزشهاي اسلامي - انساني خود دفاع شجاعانه نموده‏اند. در بين اين شهيدان واصل به حق و شهيدان زنده كه در صفوف مقدم جهاد نام خود را ثبت و گوي سبقت ربوده‏اند، جمعي از برادران روحاني هستند كه با همرزمان مجاهد خويش به شهادت يا به مرز آن رسيده و خون پاك خود را مخلوط به خون مطهر ساير شهدا نموده‏اند.
خداوند رحمن به اينان كه موجب سرافرازي روحانيت شده‏اند و به همه شهيدان و جانبازان كه براي ملت و كشور افتخار آفريدند اقامتگاه روحاني و معنوي در جوار كرامت خويش مرحمت فرمايد؛ و از آن روزي خاصي كه در ميهماني خود براي شهيدان في سبيل‏الله مقرر فرموده به همه عنايت فرمايد؛ و به بازماندگان آنان، خصوصا مادران و پدران و همسرانشان، صبر جميل و اجر جزيل مرحمت نمايد؛ و به امثال من كه وامانده از قافله‏ايم، توفيق خدمت دهد.
سلام بر شهداي اسلام از عصر نبوت تاكنون و پس از اين درود بر ملت مجاهد ايران. و سلام و صلوات خداوند و اوليايش بر ولي امر و خاتم اوصيا، بقيه‏الله في الارضين - ارواحنا لمقدمه الفدا. (صحيفه امام، ج 18، ص 231 و 232)
* "و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل‌الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون"
اگر نبود براي شهدا در راه خداوند مگر اين آيه كريمه، در معرفي مقام بلند پايه شهدا، كافي بود كه عزيزاني در راه حفظ اسلام و كشور اسلامي بزرگترين سرمايه خود را از دست داده‏اند. شهدايي كه در حفظ شرف اسلام و دفاع از جمهوري اسلامي همه چيز خود را در طبق اخلاص، تقديم خداوند متعال كردند.
در اين آيه كريمه بحث در زندگي پس از حيات دنيا نيست كه در آن عالم همه مخلوقات داراي نفس انساني به اختلاف مراتب از زندگي حيواني و مادون حيواني تا زندگي انساني و مافوق آن زنده هستند، بلكه شرف بزرگ شهداي در راه حق،"حيات عندالرب"و ورود در"ضيافه‏الله"است.
اين حيات و اين ضيافت را با قلمهاي شكسته‏اي مثل قلم من نمي‏توان توصيف و تحليل كرد، اين حيات و اين روزي غير از زندگي در بهشت و روزي در آن است. اين لقاالله و ضيافه‏الله مي‏باشد. آيا اين همان نيست كه براي صاحبان نفس مطمئنه وارد است فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي كه فرد بارز آن سيد شهيدان - سلام‌الله عليه - است. اگر آن است چه مژده‏اي براي شهيدان در راه مرام حسين - عليه السلام‌الله - كه همان سبيل‌الله است، از اين بالاتر كه در جنتي كه آن بزرگوار شهيد في سبيل‌الله وارد مي‏شود و در ضيافتي كه آن حضرت حاضرند، به اين شهيدان اجازه دخول دهند كه آن غير از ضيافتهاي بهشتي است و آنچه در وهم من و تو و شما نيايد، آن بود. بحمدالله شهيدان ما كه پيرو شهيد عظيم الشان اسلام - عليه السلام - هستند جمهوري اسلامي را بيمه كردند و پيروزي بر دشمنان اسلام و ايران و ملت بزرگوار ايران و ساير ملتهاي مسلمان بلكه مستضعفان جهان را تحفه آوردند.
بي‏جهت نيست كه مستكبران جهان با تمام توطئه‏ها و شيطنتها بر ضد يك ملت كوچك چهل ميليوني كه به حسب معنويت و ارزشهاي انساني بر قله بلند و والاي سعادت ارتقا يافته است، قيام نموده‏اند. خود اين توطئه‏ها و بوق و كرناهاي ابرقدرتهاي عالم و پيوستگان و وابستگان به آنان از بزرگترين ارزشها و والاترين مقامها براي يك ملت است كه تاكنون براي هيچ ملتي رخ نداده است و اين ارزش را شهداي والامقام و جانبازان، اين شهداي زنده و به دنبال آنان، ملت عظيم‏الشان ايران در پشت جبهه‏ها آفريده‏اند. آفرين بر اين قدرت ايمان و قوت بازوي عزيزان و صدها آفرين بر امتي كه خود را و جوانان خود را از لجنزار و كانون فساد و تيره روزي كه رژيم ستمشاهي براي آنان فراهم كرده بودند، رها ساخته و به اوج عظمت و معنويت رساندند.
رحمت خداوند منان بر شهداي عظيم الشان و درود بر شهداي زنده كه پشتوانه اسلام بوده و هستند و سلام بر رزمندگان سلحشور از ارتشي، سپاهي و بسيجي تا ژاندارمري و شهرباني، كميته‏اي و عشايري و تمامي نيروهاي مردمي كه انعكاس قدرتشان كاخهاي ابرقدرتها را به لرزه در آورده است. و اين همان قدرت الهي و نوري است كه"لا شرقيه و لا غربيه"مي‏باشد و خداوند اين نور را مستدام فرمايد.
و درود بر مادران و پدران و همسران و فرزندان و بستگان شهدا و جانبازان و جوانان برومند جبهه‏ها و سلام بر معلولين و مفقودين و اسراي عزيزي كه افتخار اسلام و ميهن اسلامي خويش مي‏باشند و رحمت خداوند بر اين دامنهاي پاكي كه پروراننده اين جوانان شيردل مي‏باشند. و صلوات و سلام خداوند تعالي بر انبياي عظام، بويژه سيد و خاتم آنها كه با انوار وحي الهي عالم را روشن نمودند و بر اوصياي بزرگ آنان كه با نور هدايت، غافلان را هوشيار و مردگان را زنده و بيدار كردند و سلام و تحيت همه انبيا و اوليا - عليهم السلام - بر خاتم اوصيا حضرت بقيه‌الله المنتظر ارواحنا لمقدمه الفدا. و لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم. (صحيفه امام، ج 18، ص 327 - 325)
* قلم و بيان اينجانب عاجز است از قدرداني و شكرگزاري از مجاهدين فداكار اسلام كه با مجاهدت و جانبازي در راه هدف و حفظ آرمانهاي اسلامي و پيروزيهاي عظيم در تمام جبهه‏ها موجب افتخار و سرافرازي جمهوري اسلام و اولياي خدا، عليهم الصلوه والسلام، شدند. با چه بيان و قلم از جواناني كه به عشق خداوند و شوق لقا‌الله در سبقت در دفاع از حق و اسلام عزيز سر از پاي نمي‏شناسند و تنها سرمايه بزرگ خود را كه جان است فداي هدف مقدسي مي‏كنند كه انبيا و اولياي بزرگ خدا، همچون سيد مظلومان و سرور فداكاران، نمودند و نداي هيهات مناالذله آن بزرگمرد تاريخ را با قول و عمل خود در سراسر كشور بلكه جهان سر مي‏دهند، مي‏توان تجليل نمود. و با كدام قلم و بيان مي‏توان از عزيزاني كه سنگرهاي جنگ را به محراب مسجد و معراج الي‏الله تبديل كردند ثنا كرد. گيرم كه قلمفرسايان هنرمند بتوانند ميدانهاي شجاعت و دلاوري آنان و قدرت و جسارت فوق‏العاده آنها را در زير آتش مسلسلها و توپها و تانكها ترسيم نمايند و نقاشان و هنرپيشگان بتوانند پيروزيهاي هنرمندانه آنان را در آن شبهاي تار در مقابل موشكها و بمب‏افكنهاي دشمن غدار و عبور از پيچ و خمهاي سيمهاي خاردار و كوههاي سر به فلك كشيده و بيرون كشيدن دشمنان خدا از سنگرهاي بتوني و مجهز به جهازهاي پيشرفته را مجسم نمايند؛ لكن آن بعد الهي عرفاني و آن جلوه معنوي رباني، كه جانها را به سوي خود پرواز مي‏دهد، و آن قلبهاي ذوب شده در تجليات الهي را با چه قلم و چه هنر و چه بياني مي‏توان ترسيم كرد. راستي اين غربيان و شرقيان و غربزدگان و شرقزدگان و ملي‏گرايان اين فداكاريها را با اين بعد معنوي و روح عرفاني و عشق الهي با چه چيزي توجيه و تحليل مي‏كنند؟ اينجا عمل و جسارت مطرح نيست؛ انگيزه و روح و جهت لدي الربي آن مطرح است. عشق به محبوب حقيقي، كه همه چيز را محو مي‏كند و هر انگيزه‏اي غير از عشق به او را مي‏سوزاند، مطرح است. در كدام جنگ و نهضت و انقلاب و شورش، در طول زمان و سراسر خلقت، سربازاني چنين و فداكاراني مانند ايران را سراغ داريد؛ جز در طبقه اولياي الهي و تربيت شدگان در مكتب آنان، كه فرزندان اين ديار به نور آنان استضائه كرده و از خود رسته‏اند. و در كجا، در لابلاي تاريخ، چون مادران و پدران و همسران و خواهران و برادران و ساير بستگان اينان را سراغ داريد كه پس از چند قرباني باز براي قرباني ديگر فرزندان خود پيشقدم مي‏شوند. اين مكتب قرآن و اسلام راستين است؛ و اينان فرزندان اين قرآن و اين مكتب و آن صاحب مكتبمان. سلام و تحيات خدا و رسولانش بر اين مادران و پدران و اين فرزندان عاليمقام. و درود بر اين جانبازان و از هر چيز در راه هدف گذشتگان باد. (صحيفه امام، ج 18، ص 233 و 232)
* در بين شهيدان واصل به حق و شهيدان زنده كه در صفوف مقدم جهاد نام خود را ثبت و گوي سبقت ربوده اند، جمعي از برادران روحاني هستند كه با همرزمان مجاهد خويش به شهادت يا به مرز آن رسيده و خون پاك خود را مخلوط به خون مطهر ساير شهدا نموده‌اند. خداوند رحمان به اينان كه موجب سرافرازي روحانيت شده‌اند و به همه شهيدان و جانبازان كه براي ملت و كشور افتخار آفريدند، اقامتگاه روحاني و معنوي در جوار كرامت خويش مرحمت فرمايد.
* شرف بزرگ شهداي در راه حق، "حيات عندالرب" و ورود در "ضيافت الله" است
* آن ابعاد عرفاني و آن جلوه معنوي رباني، كه جان‌ها را به سوي خود پرواز مي‌دهد، و آن قلب‌هاي ذوب شده در تجليات الهي را با چه قلم و چه هنر و چه بياني مي‌توان ترسيم كرد؟
* عشق به محبوب حقيقي است كه همه چيز را محو مي‌كند و هر انگيزه‌اي غير از عشق به او را مي‌سوزاند
* درود بر مادران و پدران و همسران و فرزندان و بستگان شهدا و جانبازان و جوانان برومند جبهه‌ها و سلام بر معلولين و مفقودين اسراي عزيزي كه افتخار اسلام و ميهن اسلامي خويش مي‌باشند

http://www.jomhourieslami.com/1390/13901220/13901220_14_jomhori_islami_imam_0001.html
+ جوان اندیمشکی در شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۰ -- 12:41 |