وصیتنامه شهید احمد کلانی از شهدای پیروز عملیات والفجر 8   گردان حمزه سید الشهدا

با درود و سلام به پیشگاه حضرت ولی عصر و نایب بر حق او امام خمینی و با سلام بخانواده شهدا، مفقودین، و اسرا.

با سلام و درود به حسین شهید، شهیدی که با قیام خودش به ما یاد داد که چگونه زندگی کنیم و چگونه آزاد باشیم و با درود به حسین که مردانه جنگید و از اسلام و مسلمین حمایت کرد تا مردانه شهید شد.امیدوارم که راهش را ادامه دهیم و مردانه بجنگیم و بکوشیم تا ما هم بتوانیم حسین وار کشته شویم.

ای جوانان نکند در رختخواب بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد، ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب شهید شد.ما روزی در این دنیا پا بجهان گشودیم و روزی هم باید از این دنیا برویم چه بهتر که در این راه دین و اسلام از دنیا برویم تا بتوانیم آخرتمان را حفظ کنیم.

پیام به مادر:

ای مادران نکند که از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب(س) را بدهید که تحمل 72 شهید را نمود.

برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین در مانها برای تسکین دردهاست و همیشه بیاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیاندازد و شما را از روحانیت متعهد جدا نکند.

برادران عزیز از شما می خواهم پس از من ناراحت نشوید و راه امام حسین(ع) و تمام شهدا را ادامه دهید، از شما می خواهم کمال خوبیها را با پدرم که سالهاست زحمت کشید تا بتواند وسائل زندگیم را فراهم سازد و مادرم که شبها بیداری و رنج کشید تا من را بزرگ کرده است بکنید، از شما می خواهم که درس بخوانید و خواهشی که از شما دارم با دو خواهر کوچکم که خیلی دوستشان دارم کمال خوشرفتاری را نمائید و آنها را اذیت نکنید و برادرانی مومن و با اخلاص برایشان باشید و آنها را زینب وار بزرگ کنید.نماز ، روضه و قرآن را بخوانید که خود قران در آن دنیا شفاعت می کند.

پدر از تو تشکر می کنم که وسائل زندگی من و برادرانم را فراهم کردی و خیلی خوشحالم که گذاشتی به جبهه بیایم، از تو می خواهم اگر خبر من را برایت آوردن ناراحت نشوی و با ناراحت شدن خود روح من را اذیت نکنید که انشاالله خداوند بشما صبری بزرگ عنایت کند.

مادر:

قدر مادر را الان می دانم که به او فکر می کنم، مادرم تو خیلی برای من زحمت کشیدی، شبها بیداری کشیدی از غدای خودت بمن دادی و تمام انرژی خودت را صرف من کردی، مادر تو خیلی بمن خوبی کردی، ولی من نتوانستم جواب خوبیهایت را بدهم . از تو می خواهم پس از شهادت من زیاد گریه و زاری نکن، که روح من در آرامش بسر برد، این جمله از یادت نرود، مادر می دانی که جای تو در بهشت است و اگر در فکر این هستی که دست من را سوختی و یامن را زمین زدی، این فکر را از سرت بیرون بیاور چون برای این بوده که من را تربیت کنی،مادر تو که راضی بودی من به جبهه بیایم ، می دانی چقدر ثواب کردی ، مادر دوستت دارم و امیدوارم که مرا ببخشی.

از خاله ها، عموها، ننه ها، دائی ها، زن دائی ها، و زن عموها و پدر و مادرم می خواهم من را حلال کنند.از شما می خواهم این دعا را کنید که در این دنیا زیارت امام حسین(ع) و در آخرت شفاعت امام حسین (ع) نصیبتان بشود. از شما می خواهم برایم دعا کنید چون خیلی احتیاج بدعا دارم.

برادران ، پدر و پسر خاله ها از شما می خواهم بفکر قیامت بیفتید که دنیا زود می گذرد و قیامت میرسد.به امید پیروزی رزمندگان اسلام. از دوستان می خواهم مرا حلال کنند، به امید پیروز شدن خودتان بر نفستان.خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگهدار

الحمد الله الذی هدانا لهذاو ماکنالنتهدی لولاان هدانا الله- احمدکلانیمشاهده عکسها

+ جوان اندیمشکی در جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷ -- 10:48 |