زندگي نامه طلبه شهيد حبيب  عصاره

 شهيد حبيب  عصاره درسال 1345 در شهرستان انديمشك بدنيا آمد و در سال 1363 وارد حوزه علميه مسجدسليمان شد و در سال 1364 درعمليات والفجر8 به عنوان غواص شركت كرد و به شهادت رسيد

شهيد حبيب الله عصاره              

مصطفي        نام پدر

01/09/1345 تاريخ تولد

مقدمات          تحصيلات

مسئوليت نظامي: مسئول تبليغات      

آخرين عمليات  والفجر8         

 تاريخ شهادت  21/11/1364  

عامل شهادت اصابت تركش    

محل شهادت   فاو/اروندرود     

مزار شهيد   گلزار شهداي انديمشك  

1.    زندگي نامه شهيد حبيب الله عصاره ( علم الهدي)

شهيد حبيب الله عصاره فرزند مصطفي شب اول ماه مبارك رمضان سال 1345 در يك خانواده مذهبي ازشهرستان اندیمشک مقاوم ,  ديده به جهان گشود . وي بواسطه جو مذهبي خانواده درسن چهارسالگي شروع به نمازخواندن و روزه هاي تمريني نمود.

نامبرده پس از اين كه به مدرسه راه يافت , موفقيت هايي در امر تحصيل كسب نمود و از آنجايي كه پدر و مادرفداكار وي تصميم گرفته بودند يكي از بهترين فرزندانشان را به حوزه مقدسه قم روانه كنند تا باقيات الصالحاتي براي آنان نيز باشد, قرعه به ام حبيب الله زده شد. زمان مي گذشت و فرزند رمضان در ميان مشكلات براي آينده مهيا مي گشت تا سال 1356 سرآغاز نوين انلاب فرا مي رسد وي با اين كه بچه اي بيش نبود ولي همراه با پدر و برادر بزرگش در تظاهرات شركت مي نمايدو همچون ساير فرزندان انقلاب در اين راستا قرار مي گيرد بعد از پيروزي نيز در حد وسع به پاسداري از انقلاب برمي خيزد و آنگاه كه امپرياليست هاي خون آشام جنگ تحميلي را جهت نابودي انقلاب برما تحميل كردند , باز حبيب در حالي كه طول تفنگش افزون تر از قد او بود به دفاع از ارزش هاي انقلاب پرداخت از نگهباني و پست هاي نيمه شب گرفته تا آموزش فنون نظامي و بعد حضور در جبهه , درهنگامي كه چندان سني از او نگذشته بود . همه اين ها او را آبديده كرد ولي شوق تحصيل به علوم ديني او را همچنان ترغيب رفتن به حوزه علميه مي كرد تا اين كه سال سوم راهنمايي را به پايان رساند و رهسپار سنگر فقاهت يعني قم گرديدو در مدرسه امام صادق عليه السلام و سپس مدرسه رضويه مشغول به تحصيل گرديد ولي هربار كه سخن از عملياتي تازه به ميان مي آمد رهسپار ميادين نبرد مي شد كثرت رفت و آمد او به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل موجب شد تا از ادامه تحصيل در حوزه علميه قم بازبماند و او احساس مي كند بايد راهش را به جبهه نزديك تر كند لذا به حوزه علميه مسجدسليمان نقل مكان مي كند تا درس و رزم را در هم آميزد. او در جواب اين سئوال كه چرا به جبهه بيشتر از درست اهميت مي دهي پاسخ مي دهد: درس هميشه هست ولي اكنون بايد جبهه ها را خالي نگذاشت و كوتاه سخن اين كه او همواره مي گفت من عاشقم آيا مي توان عاشق را از معشوقش جدا كرد؟!

حبيب فرزند جبهه بود وي در اكثر عمليات ها از قبيل عمليات رمضان, بستان( طريق القدس) حصر آبادان , والفجر مقدماتي, والفجر 4 , خيبر, بدر, محرو و... شركت داشت و بالاخره در شب اول عمليات والفجر8 , به لقاء دوست و رفيق اعلي پيوست و مصداقي از( عاش سعيدا و مات سعيدا) شد . راهش پر رهرو باد كه دم و مداد را باهم درآميخت كه مداد العلما افضل من دماء الشهداء.

2. خصوصيات اخلاقي و رفتار شهيد

الف) فردي مهربان و خوش برخورد بود ع اهل صله رحم بود, حب و بغضش براي خدا بود زيرا كه اعتقاد داشت (محمد رسول الله والذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم) هنگامي كه صداميان شهرهاي مظلوم را به موشك مي بستند يا و يا منافقين كور دل مردم بي دفاع را با بمب تكه تكه مي كردند , او خشمگين از آنان بود و در صورت حضور درشهر خود نيز به كمك مصدومين و مجروحين مي شتافت .

ب) اهل نماز شب و تهجد بود

ج) دوشنبه ها و پنج شنبه ها روزه مي گرفت

د)به ماديات پشت پا زده بود از رفاهيات بي زار و از لباس هاي رنگارنگ كه مظاهر غرب است متنفر بود تا آنجا كه حتي در منزل روي تشك و يا پتو نمي خوابيد , تمايلي به خوردن غذاهاي متنوع نداشت و از بي حجابي به شدت رنج مي برد

هـ) براي محرومان و مستضعفان مي سوخت

و) لباس رزمش را نيز خود تهيه مي كرد و حاضر نبود همين مقدار هم به دولت و مستضعفان فشار آيد.

ز) از نظر روحي شجاع و از نظر جسمي قوي بود واز مطرح نمودن خدماتش نزد ديگران بيزار بود.

شهادت را سعادت و بزرگترين آرزوي خود مي دانست زيرا كه اين عقيده از اسلام گرفته شده است آنجا كه رسول الله مي فرمايد: برتراز هرچيزي و كاري چيزي ديگر است مگر وقتي كه انسان در راه خدا كشته شود كه در اين صورت برتر از او چيزي نيست.

+ جوان اندیمشکی در پنجشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۰ -- 0:24 |