زندگينامه برادر شهيد حسن سگوند
«قال رسول الله صلي الله عليه و اله : فجاهد في سبيل الله فانك ان تقتل كفنت حيا عند الله ترزق ، و ان تهت فقد وقع اجرك علي الله و ان رجعت خرجت من الذنوب كما و لدت »
«پس در راه خدا جهاد كن پس اگر كشته شوي زندهاي و در نزد خدا روزي خواهي خورد و اگر مردي اجرت با خداست و اگر سلامت برگشتي ، از گناه بيرون ميروي همانند روز تولدت»
برادر حسن سگوند در بهمن 1339 در يك خانواده متوسط بدنيا آمد و پس از سپري كرد دوران كودكي به دبستان راه يافت وضع درسي وي بسيار خوب بود . اما با شروع جنگ تحميلي تحصيل را رها كرد
حسن هنوز پا به دوران نوجواني نگذاشته بود . كه پدر بزرگوارش را از دست داد و همين امر باعث شد كه براي تأمين خانوادهاش به كار دست فروشي روي آورد اين شهيد بزرگوار علي رغم تمام مشكلاتش فعاليتهاي زيادي قبل از انقلاب از جمله پخش اعلاميه و شركت در تظاهراتها داشت . بعد از انقلاب هم در حسينة امام فعاليتهاي مذهبي خود را ادامه داد و از جمله دوستان وي شهيد فرد چيان و برادر خيري پور و بازگير بودند حسن 17 ساله بود كه تصميم به ازدواج گرفت و ثمرة ازدواجشان دو فرزند دختر بود كه فرزند كوچكش 3 ماه بعد از شهادتش بدنيا آمد.
از خصوصيات بارز زندگي حسن صلة رحم و اخلاق حسنه وي در ميان خويشان و دوستانش بود حسن 18 ساله بود كه به جبهه اعزام شد و از خود رشادتهاي زيادي نشان داد و سرانجام در منطقة عمليات سوسنگرد در حالي كه هنوز 19 سال از عمر بار بركتش نگذشته بود در تاريخ 15/9/59 در اثر اصابت گلوله به قلبش به جوار حضرت حق شتافت.
وصيتنامه پاسدار شهيد حسن سگوند
خدمت همسر وبچه هاي عزيزم سلام، اميدوارم كه مرا ببخشيد چون راهي را كه من گرفته ام راه حسين است راه اسلام همسر عزيزم ميدانم كه كاري با ارزش براي تو نكردم مي دانم كه در زندگي من زياد نا اميد شده اي واز تو خواهش مي كنم كه براي من گريه نكني و فقط قرآن شيخ بدوي را براي من بگذاريد همسر عزيزم خواهش مي كنم بعد از من اسلام را به بچه هايم ياد بدهيد . مادر گرامي مرا حلال كن چون مي دانم تو از دست من خيلي ناراحت هستي واز برادرم حسين خواهش مي كنم به مادرم رسيدگي كند ودر ضمن حيدر برادر گرامي اميدوارم فرزند خوبي براي اسلام باشي و درس را هيچ وقت فراموش نكني ودر آغوش گرم مادر باشي .وتنها خواهش كه دارم هر كس كه با من قرض دارد حلال كنيد چون وضع مادي من خيلي خراب بود .به تمام دوستان سلام برسان واز همه مي خواهم راه خدا را بروند ودر ضمن از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خواهش مي كنم كه حقوق چند روزة مرا به زن وبچه ام بدهند . والسلام - حسن سگوند – 25/08/59


