مادر بزرگوارش می گفت: ایام عید نوروز بود و من در بستر بیماری  بودم  از دوستان عزت الله  نیز شنیده بودم که وی در حمله اخیر بمدت 5روز تشنگی را تحمل نموده ، پس از اینکه وی بر بالینم حاضر شد مطلبی را برایم بیان کرد:حالت عطش و تشنگی شدیدی بر من غالب شده بود و من در سنگر از این حالت بسیار رنج می بردم، ناگهان سواری سبز پوش چفیه ای را که متبرک و منور بود به دستم داد و آن را بوسیدم و بوئیدم اکنون این چفیه را به شما میدهم. ومن پس از گرفتن چفیه احساس آرامش عجیبی پیدا کردم.

شهید عزت الله در غروبی از روزهای سرد پائیز 1343در آبان ماه، خورشید وجودش نور افشانی  نمود.وی در خانواده ای متدین، مذهبی و متعصب نسبت به مسائل دینی متولد شد. دوره تحصیلات راهنمایی  وی همزمان با شروع اعتصابات و راهپیمائیها بود که در در این زمان عزت الله با وجود کمی سن در تمام راهپیمائیها شرکت جدی داشت و فعالیتهایی نظیر  دیوار نویسی و پخش اطلاعیه را انجام می داد.

پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ودر سال 61 بعنوان بسیجی محافظت از نماینده محترم مردم اندیمشک در مجلس را عهده دار شد و درهمین هنگام عاشق ابا عبدالله راهی جبهه های نور شد.

گاه مدتها در جبهه می  ماند و خانواده در انتظار دیدارش حسرت می کشیدند.... در اکثر  عملیاتها از جمله خیبر، رمضان، والفجر،بیت المقدس..... شرکت فعال داشت.

عزت الله یکی از دلاوران و بنیانگزاران گردان حمزه سید الشهدا لشکر هفت والیعصر(عج) بود که در کسوت فرماندهی گروهان الحدید لحظه ای لباس رزم را از تن بیرون نساخته و در راه اسلام همیشه  چون سربازی  خدمتگزار بود.

تبعد و تضرع ایشان، اداء نماز در اول وقت، رسیدگی  ودیدار با خانواده های معظم شهدا و فرزندان شاهد و نیز عدم استفاده از بیت المال و رعایت حقوق عامه مسلمین از جمله ویژگیهای  بود که در عزت الله نمودی چشمگیر داشت.

سر انجام این آسمان مرد خاکی پوش در تاریخ 4/9/1365 در یکی از روزهای سرد و غمگین پائیز در حالیکه شهرستان اندیمشک مورد هجوم و تجاوز 54 هواپیمای دشمن بعثی قرار گرفته بود و وی جهت امداد و کمک به مجروحین حاضر شده بود به آرزوی دیرینه اش رسیده و به جمع دوستان و همسنگران شهیدش  پیوست. ستاره یادش منور باد

بیا باور کنیم این لحظه ها را

صدای تیک تاک ساعت را

بمانند قلم می ماند

که بر هر لحظه ما می زند نقشی

در آن لحظه چه کردی

چه خواهی  کرد

در آن دفتر و دفتردار

یکی در چپ یکی در راست

می نویسند لحظه ها را

لحظه های تلخ و شیرین را

می نویسند

می نویسند در آن محشر

در آن غوغا

یاد تو را اکرام دارند

یا که بس قهر خدایی

یا که دفتر را به دست راست

یا که در چپ بگذارند........

 عزت الله حسین زاده- زمستان 62 تهران

     برای مشاهده عکسها اینجا کلیک نمائید

+ جوان اندیمشکی در جمعه ۱ آذر ۱۳۸۷ -- 20:3 |